تجربه کاربری (UX) و کاربردپذیری (Usability)
تجربه ی کاربری (UX) از جمله عبارت هایی است که امروزه در هر زمینه ای از آن صحبت می شود، از طراحی سایت و اپلیکیشن گرفته تا طراحی محصولات فیزیکی در کارخانه ها و کمپانی های ساخت ماشین. اما این تجربه ی کاربری که امروزه همه جا اسمش شنیده می شود، چه تفاوتی با کاربردپذیری (Usability) دارد؟
تجربه کاربری و کاربردپذیری به مثابه جاده
در سال های اولیه عصر اینترنت، تفاوت کاربردپذیری و تجربه کاربری (UX) به کمک مفهوم آنالوژی (قیاس) جاده مطرح می شد. اگر جاده ای پهن و مستقیم باشد و کاربر را از نقطه ی A به B برساند، این جاده کاربرد پذیر است.
اما ممکن است جاده ای حوصله سر بر، بدون برانگیختن احساسات فرد باشد. جاده ای که احساسات فرد را بر انگیزد و منظره، هوا و عطر و بوی خوبی داشته باشد جاده ای با تجربه کاربری خوب است.
سوالی که در اینجا پیش می آید این است که آیا تجربه کاربری بدون کاربردپذیری ممکن است؟ در جواب باید گفت بله ممکن است. مفهوم کاربردپذیری و تجربه کاربری دو مفهوم مجزا می باشند و با یکدیگر تفاوت دارند. برای مثال ممکن است سایتی حوصله سر بر و کاربردی باشد و یا سایتی زیبا، جذاب و گشتن در آن لذت بخش باشد اما برای کاربر کاربردی نباشد. اما به جای ساختن این نوع سایت ها چرا سایتی طراحی نکنیم که هر دوی این ویژگی ها را در بر داشته باشد؟
کاربردپذیری و تجربه کاربری به مثابه هرم مازلو
برای بررسی رابطه ی بین کاربردپذیری و تجربه کاربری بهتر است نگاهی به هرم سلسله مراتب نیازهای آبراهام مازلو داشته باشیم. بیایید فرض کنیم که تمام وب سایت ها متناسب با این سلسله مراتب هستند.
اولین نیازی که باید سایت شما بر طرف کند این است که درست کار کند و باگی در طراحی وب سایت شما وجود نداشته باشد.
دومین نیاز، پس از نیاز سایت شما به درست کار کردن مسئله کاربردپذیری است. سایت شما باید کاربردپذیر باشد و کار کردن با آن راحت باشد. باید به کاربران کمک کند که به راحتی به هدفشان در سایت برسند و یا محتوای مورد نظرشان را بیابند.
در پایان نیز عامل جذابیت و لذت بخش بودن نقش گیلاس روی کیک را بازی می کند. آیا کار کردن با وبسایت شما سرگرم کننده است؟ آیا کار کردن با سایت شما برای کاربر لذت بخش است؟
در حالی که کاربردپذیری بیشتر دغدغه اش بر روی سادگی کار با سایت است، تجربه کاربری (UX) در عمل در فضایی بین لذت بخش بودن سایت و کاربردپذیری آن قرار می گیرد. تعامل بین دو عامل لذت بخش بودن و کاربردپذیری تجربه ی کاربری را برای کاربر نهایی تعریف می کند و اگر یکی از عامل ها نقص داشته باشد احتمال به خطر افتادن و ضعیف شدن تجربه ی کاربری بسیار زیاد است.
جمع بندی
همانطور که گفته شد، تجربه کاربری و کاربردپذیری دو مفهوم متفاوت با یکدیگر هستند اما تعامل این دو با یکدیگر می تواند سایت هایی عالی به وجود بیاورد. استیو جابز یکی از کسانی بود که به این موضوع پی برده بود و زودتر از بسیاری دیگر این مسئله را درک کرده بود.
استیو جابز از پیشگامان تجربه کاربری بود. او اهمیت ویژه ای برای تجربه کاربری قائل بود و این یکی از عوامل مهم موفقیت او در یک بازار اشباع شده با رقابت شدید بود. خروجی آن هم محصولاتی بود که استفاده از آن ها برای کاربر بسیار کاربردی و لذت بخش بود. این مسئله درسی به ما می دهد که می توانیم از آن در طراحی سایت یا راه انداختن کسب و کار اینترنتی خود و حتی تمامی تلاش ها جهت توسعه ی یک کسب و کار بهره بگیریم.
در ادامه برای آشنایی بیشتر با تجربه ی کاربری شما را به خواندن مقاله تفاوت تجربه کاربری با رابط کاربری دعوت می کنیم.
بسیار خوب و عالی بود از شما بابت مقالات خوبتون تشکر میکنم .من همیشه وبسیما رو دنبال میکنم.
ممنون از شما دوست عزیز، لطف و انرژی شما تاثیر زیادی بر ادامه این روند و ارائه مقالات تخصصی داره
خیلی هم خوب